در حال حاضر: زندگی من در یک ویلچر

اول، عذرخواهی آنچه که من می خواهم بگویم بی تردید به کسی که تجربه استفاده از ویلچر را دارد تعجب نخواهد کرد. اما پیش از آنکه چنین خواننده ها با غم و اندوه درهم ببندند - مطمئن هستم که شما در طول این سال ها از این مسائل شکایت کرده اید - اجازه دهید فقط این را اضافه کنم. ما باید دوباره و دوباره، همانطور که با صدای بلند به عنوان انسان شناخته می شود، فریاد بزنیم، در مورد درمان های باور نکردنی تکان دهنده که کاربران این صندلی در این کشور باید تحمل کنند.

افرادی که بدنیا آمده اند قطعا در مورد چالش های موجود در ویلچر اطفال هیچ نظری ندارند. من می دانم - من یک بار بودم، تا دو هفته پیش. و مانند تقریبا همه که می دانم، تصور می کردم که در جامعه متمول و مدرن ما، یک کاربر ویلچر باید بتواند بدون هیچ مشکلی با برخی از فعالیت های عادی روزمره کار کند. من حتی ناگهانی از مغازه ها و سایر کسب و کارها در مورد همه ی پیشرفت هایی که آنها مجبور شده اند در سال های اخیر به منظور تطبیق با قوانین مربوط به معلولیت اجباری شده اند، آگاه باشند، بنابراین باید همه چیز بهبود یابد.

پسر، چقدر اشتباه می تواند باشد؟ دو هفته پیش، بعد از یک برخورد ناگوار با یک ماشین در حالی که دوچرخه سواری من از محل کار دوچرخه سواری بود، توجه داشته باشید که در همه جا رانندگی می کنید، اگر قبل از چرخش به سمت راست نگاه کنید، دوچرخه سواری بسیار کمتر را به سرعت در حال حرکت می بینید و زمان کمتری در انتظار آن می گذارید آمبولانس ها و ماشین های پلیس - حادثه خوب و پزشک اضطراری برخی از اخبار بد بود. او گفت، "ویلچر لگن دار خود را از سه مکان شکسته اید،" تلاش می کرد تا متمرکز شود، در حالی که صحیح بودن در مکعب بعدی فریاد زد. "به هیچ وجه درمان نیست، بجز شستشوی بستر".

در عرض یک یا دو روز، تصمیم گرفتم که این توصیه را به معنای واقعی کلمه یا استعاری نداشته باشم. به عنوان شکستگی های لگن، این شکاف ها نسبتا ساده هستند - فقط بزرگترها، واقعا - و هر چند که می دانستم که نمی توانم راه بروم، یک راه برای ادامه کار در هنگام استراحت وجود داشت، و شاید حتی کمی در بازی نیز وجود داشته باشد. استخدام یک ویلچر - به لطف ارزان و سریع به اینترنت - قصد دارد دوره بازیابی من را تغییر دهد.

پس این کار را کرده و دارد. حالا من می توانم از اتاق خواب به مطالعه به حمام بروم و دوباره بدون نیاز به فریاد با درد. من حتی می توانم خودم را به انتهای دیگر اتاق بچرخانم، جایی که من - در مورد بودن - طولانی مدت رنج می برد، هر دو داروهای مسکن و تامین شکلات را در یک خط قرمزی دیدم. با این حال، چیزی که من آن را نپوشانده بودم، مشکلاتی بود که من در تلاش برای استفاده از ویلچر ام آر آی در خارج از منزل داشتم.

اولین مشکل زمین است. آیا شما تا به حال شکاف، ضربه و شکاف در پیاده رو معمولی متوجه شده اید؟ خوب، اگر شما در ویلچر هستید، آن نواقصی که شورای محلی به طور کامل از آن برخورد نکرده است، می تواند به نقاطی تبدیل شود که موجب تهدید شما در هر لحظه به زمین می شود، یا شما را ترک می کند با یک چرخ خاموش زمین، ارائه هر گونه جنبش غیر از برخی از چرخش بیش از حد غیر ممکن است.

خیابان های بلند ما در یک حومۀ نسبتا خوب به سمت لندن به نظر می رسد که توسط یک ارتش مستحکم در نظر گرفته شده است که هر چند چند متری را ترک می کند. برای یک کاربر ویلچر باید حرکتی آسان برای خود داشته باشد - برای من، به هر حال، یک سفر وحشتناک و خسته کننده است. یا من خودم را فشار می دهم، به طور فزاینده ای ناامید می شوم در مورد اینکه پیشرفت های دشوار به نظر می آید، یا کسی که من را منفجر می کند، من را در یک وضعیت دائمی درمورد احتمال سقوط دردناک دیگر قرار می دهد.

البته قبل از این تصمیم گرفتید که به فروشگاه بروید. پس از 10 دقیقه از کشیدن و کشیدن، یک قهوه ممکن است فقط چیزی باشد، و در اینجا شعبه محلی ما از کوستا است. همانطور که به یاد می آورم از فشار رفتن بچه ها به داخل و خارج، هیچ گام ناامید کننده ای برای حرکت و وجود ندارد و درب بسیار گسترده است. باید نسیم باشد

فقط یک مشکل چیزی که در مورد درب های فوق العاده است این است که اگر شما سعی می کنید آنها را از موقعیت مکانی که شما خریداری کرده اید باز کنید، بسیار سنگین می شوند. تمام قدرت من برای عبور از آستانه کاستا طول می کشد، هرچند که افراد داخل - هم کارمندان و هم مشتریان - کمک می کنند. نه اینکه آنها مداخله کنند، شما درک می کنید. نه، شیوه ای که من آنها را تماشا می کنم مبارزه می کنم بدون اینکه به کمک من برسد، به من بسیار آزار می دهد، من به اندازه کافی آدرنالین را برای تکمیل کار از نفوذ به فضای راحت خود تولید می کنم.

این اولین تجربه من است که به نظر می رسد توسط این واقعیت که من در ویلچر نشسته غیر قابل مشاهده است - اما این نمی شود من آخرین. بعد از یک قهوه ترمیمی، ما به فروشگاه بعدی عکس مراجعه می کنیم، برای گرفتن برخی از mugshots برای فرم درخواست تجدیدنظر گذرنامه من. بر خلاف کوستا، این فروشگاه یک گام کوچک برای حرکت است، که من خیلی دشوار می بینم. و به عنوان پاداش اضافی، من در حال دریافت یک استاد کلاس در راه به نظر می رسد که ویلچر به نفع کاربران خود.